باشگاه استقلال: محرومیت نکونام قانونی نیست!
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۹۱۷۲۴
به گزارش "ورزش سه"، بعد از اظهاراتی که جواد نکونام در نشست خبری بعد از بازی تیمش مقابل آلومینیوم اراک علیه داوری مسابقه انجام داد، کمیته انضباطی با دستور موقت رای به محرومیت سرمربی استقلال تا اطلاع ثانوی داد.
فرشید سمیعی عضو هیات مدیره باشگاه استقلال در واکنش به محرومیت نکونام نکات جالبی دارد. او گفت: «در هیچ کجای مقررات انضباطی تخلفی تحت عنوان اعتراض نسبت به تصمیم داوری نداریم و چنین چیزی اصلا پیش بینی نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: «انتقاد حق قانونی افراد حاضر در فوتبال کشور است. در همان حکمی که صادر کردند به ماده 71 استناد شده که این ماده منتسب شده به عنوان تهمت و افترا یعنی باید صراحتا توهین صورت بگیرد. توهین هم باید علنی و صریح و نباید تفسیر بردار باشد. عناصر تحقق توهین در کلام نکونام وجود نداشت. به همین خاطر مشمول هیچکدام از مصادیق ماده 71 مقررات انضباطی نبود. اصلا اعتراض نسبت به تصمیم داوری در هیچ کجای مقررات انضباطی ما تخلف انگاری نشده است. باید توهین بشود یا افترا یا نشر اکاذیب صورت بگیرد، آنگاه بشود این را طبق ماده 71 بررسی کرد.»
عضو حقوقی هیات مدیره باشگاه استقلال همچنین گفت: «نکته دیگر در خصوص ماده 100؛ در ماده 100 دستور موقت باید یک تعادل و ملاحظهای بین صدور دستور موقت با اجرای عدالت حفظ نظم باشد. هیچ مشکلی در صحبتهای نکونام که باعث بی انضباطی شدید، یک تخلف یا بروز جریان جبران ناپذیر بشود، اصلا اتفاق نیفتاد. در فصل گذشته داشتیم کلام و صحبت هایی بعد از بازی که کل فوتبال و ورزش ایران و همه چیز را با تکرار رمز نمیگذارند ما قهرمان شویم، تحت تاثیر قرار دادند. از ماده 100 هم هیچ خبری نبود اما الان برای یک صحبت معمولی از این ماده استفاده شده است.»
سمیعی در ادامه افزود: «اگر تفسیر از قوانین به این شکل باشد، خیلی خوب است که سایر ارکان قضایی فدراسیون هم اینطور عمل کنند. فقط یک رکن انقدر قوانین را شدید اجرا نکند. در چند روز اخیر داشتیم که برخی افراد صحبتهای بسیار شدید، سخیف و توهین آمیز علیه باشگاه استقلال کردند، نوشتند و استوری کردند و آن رکن قضایی هیچ برخوردی نکرد ولی این رکن قضایی بلافاصله دستور موقت صادر کرد. اگر ناراحت نشوند باید یکپارچگی بین ارکان قضایی باشد. اینطور نباشد که هرکسی هرچه دلش می خواهد بگوید ولی هیچ دستور موقتی در آن رکن صادر نشود ولی این یکی رکن بلافاصله دستور موقت صادر کند.»
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: فرشید سمیعی باشگاه استقلال دستور موقت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۹۱۷۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازگشایی از قتل هولناک دختر جوان
چند سال قبل، تلفن کشیک قتل پلیس آگاهی را تحویل گرفتم. هنوز دقایقی از تحویل تلفنهمراه نگذشته بود که زنگ آن به صدا درآمد. پشت خط مامور یکی از کلانتریهای تهران بود.-«سلام کارآگاه در یکی از سطلهای زباله منطقهای در مرکز شهر چند قطعه از جسد مثلهشده یک زن را پیدا کردیم.»
با گرفتن آدرس محل کشف جسد، دستور دادم صحنه را حفظ کرده تا خودم به محل بروم و پزشکی قانونی و تشخیص هویت را هم خبر کنند. روز تعطیل بود و۲۰ دقیقهای به محل کشف جسد رسیدم.داخل یک سطل در سه نایلون زباله قطعات مثلهشده یک دختر جوان بود. دستور دادم گشتهای پلیس سایر سطلهای منطقه را جستوجو کنند تا اگر عضو دیگری وجود دارد کشف شود. نوع رها کردن جسد نشان میداد قاتل میخواسته پیکر مقتول کشف شود که آن را در داخل سطل رها کردهاست.تا تیم بررسی صحنه جرم و پزشک قانونی جسد را معاینه کند، خودم و دو مامور کلانتری سری به اطراف منطقه زدیم و دوربینهای چند خانه و مغازههای اطراف را چک کردیم که هیچ سرنخی به دست نیامد.حضور تیمهای پلیسی وپزشکی قانونی در باعث شد اهالی با کنجکاوی در محل جمع شوند، به همین خاطر بازپرس دستور داد جسد را سریع به پزشکی قانونی منتقل کنند که مردم با آن صحنه فجیع روبهرو نشوند. پزشکی قانونی اعلام کرد ۴۸ تا ۷۲ ساعت از وقوع قتل میگذرد و به احتمال زیاد مقتول ابتدا خفه شده و بعد جسد مثله شده است.با بررسی لباس مقتول متوجه شدیم مدرک شناسایی همراه جسد نیست اما ناخنهای این دختر دارای طرح خاصی بود.به ماموران کلانتری گفتم، به احتمال زیاد مقتول ساکن همان منطقه کشف جسد باشد. با عکس طرح ناخن به تمام آرایشگاههای زنانه محل سر بزنید و ببینید این طرح کدام ناخنکار است. ازسوی دیگر با بررسی پروندههای فقدانی مشخص کنند، در روزهای گذشته چه کسی با مشخصات دختر جوان اعلام مفقودی کردهاست.روز بعد یکی از ماموران تماس گرفت و گفت؛ به چند آرایشگاه سر زدیم که یکی مدعی شد این طرح را روی ناخنهای دختر جوانی به نام مرجان کار کرده است. با شناسایی او و بررسیهای پروندههای مفقودی متوجه شدیم پنج روز قبل مادر او گم شدن دختر ۲۰ سالهاش را اعلام کرده است.قرار شد آزمایش DNA گرفته شود تا مطمئن شویم جسد مثله شده متعلق به مرجان است.پس از تایید آزمایش، خانواده او برای تحقیقات مقدماتی به اداره قتل آمدند. مادر او که در شوک مرگ فجیع دخترش بود، شروع به حرف زدن کرد و گفت: چند روز قبل ساعت ۴ صبح دخترم گفت با دوستانش به کوه میرود. صبح زود از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. عصر هرچه زنگ زدیم پاسخگوی تلفن نبود و بعد گوشیاش خاموش شد. با دوستانش تماس گرفتم و فهمیدم دخترم پیش آنها نرفته و برنامهای هم برای کوه رفتن نداشتند؛ به همین دلیل گمشدن دخترم را به پلیس اطلاع دادم و با نامزدش مهران تماس گرفتم که او گفت اطلاعی از مرجان ندارد.دستور دادم پسر جوان احضار شود تا حضوری از او تحقیق کنم. ساعتی بعد پسر قد بلندی روبهرویم نشست و گفت که هیچ خبری از نامزدش ندارد و از شنیدن خبر مرگش در شوک است.به او گفتم فعلا از شهر خارج نشود و در دسترس باشد. با هماهنگی قضایی قرار شد، روز گمشدن مرجان آنتندهی موبایل خانوادهاش را بررسی کنند که ساعتی بعد اعلام شد گوشی مرجان و نامزدش در یک محل آنتندهی داشته است. با کشف این سرنخ، دستور بازداشتش را از بازپرس پرونده گرفتم. مهران بازداشت شد. از او خواستم واقعیت را بگوید که باز هم ادعاهای قبلیاش را تکرار کرد و مدعی بود در مرگ نامزدش هیچ دخالتی نداشته است.به او گفتم اگر واقعیت را بگوید به نفع خودش است که بعد از مکثی طولانی به قتل مرجان اعتراف کرد و گفت: روز حادثه با نامزدم قرار شد بیرون برویم و تفریح کنیم. صبح زود بود و او میخواست لباس بخرد اما همه جا بسته بود. یکدفعه دعوایمان شد و در اوج عصبانیت دستم را جلوی دهانش گرفتم. مرجان کبود و بیهوش روی زمین افتاد.تازه فهمیدم چهکار کردهام و برای خلاصی از جسد، آن رامثله کرده و درسطل زباله رها کردم. در این مدت با صحنهسازی سعی کردم خود را بیگناه نشان دهم اما خون مرجان دامن من را گرفت و دستگیر شدم. با اعترافات مهران، راز این جنایت هولناک فاش و متهم پس از تحقیقات روانه زندان شد.